آفتابگردان

نوشته های یه جوون ایرونی

آفتابگردان

نوشته های یه جوون ایرونی

آفتابگردان

تربیت یعنی که خود را ساختن؛
بعد از آن بر دیگران پرداختن...
-----------------------------------
خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو بیاره!
-------------------------------------------------
دست نوشته های احسان کوزه ساززاده

پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۴ مطلب در خرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

جوون ایرونی هلال احمری روزت مبارک.

احسان کوزه ساززاده | جمعه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۲، ۰۵:۴۹ ب.ظ


 

میلاد او مصادف شده است با روز جوان.

میلاد شبیه ترین فرد از نظر صورت وسیرت به پیامبر مهربانی.

علی اکبر حسین(ع) که غیرتش را هیچگاه از خاطر نخواهیم برد.

از او همین بس در کربلا برای آنکه مولایمان را تنها نگذارد اولین نفر بود که از بنی هاشم به شهادت رسید و از جام پیامبر سیراب شد و زمانی که به شهادت رسید امام حسین (ع) فرمود: علی جان پس از تو اف بر این دنیا...

روز، روز جوان است و به یمن میلاد کسی که باید مثل او باشیم، پاک باشیم و گوش به حرف مقتدا آن هم در جوانی...

جوانی فرصت آموختن، تجربه و انجام کارهای بزرگ است.

جوانی مقطعی است از زندگی که برخی ها حسرت از دست رفتن آن را میخورند و برخی مشتاق رسیدن به آن.

جوان ایرانی نشان داده است که برای کارهای سخت همیشه آماده است و تنها اعتماد می خواهد.

اعتماد به فکر او و جوانی او چرا که او اراده ای سترگ دارد که در پرتو اطمینان میتواند تحقق یابد.

و اما تو جوون ایرونی هلال احمری همیشه بهترین بودی و خواهی بود، تو که برای کمک به مردمت از خودت و زندگیت می گذری، از جانت برای مردمت مایه می گذاری، تو جوان شاخصی هستی که باید قدر خودت را بیشتر بدانی و برای رسیدن به تعالی سخت بکوشی.

جوان ایرونی برتر کسی است که در تنهایی خویش با خداوندگارش حس کند که برتر است.

پس جوون ایرونی تا می توانی جوانی کن و جوان باش اما یادت نرود که درگذشت زمان را چاره ای نیست که درمان کند و این ناچاری به خاطر این است که قدر جوانی ات را بدانی.

  • احسان کوزه ساززاده

باید رویش را باور داشت.

احسان کوزه ساززاده | سه شنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۲۳ ق.ظ


                           

کوه های سر به فلک کشیده سنگی...

کوه هایی که قامت بلند کرده اند بر پهنای دشت های پهناور.

و میتوان دید رویش نرم و لطیف درختان و سبزه ها را بر روی آن.

نه آبی می گذرد و نه خاک مرغوبی دارد.

همه اش سنگ، سنگ، سنگ.

این باور امید است.

که حتی در دل کوهی از سنگ می توان رویید.

باید رویش را باور داشت.

27/3/92- 11:50

  • احسان کوزه ساززاده

سفر

احسان کوزه ساززاده | دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۲۳ ب.ظ


                             

رفتن از خود، رفتن از شهر

رفتن از جایی که عادت داری به بودن در آن.

رفتارهای تکراری.

لبخندهای اجباری.

هر روز و هر روز و هر روز می گذرد.

دوست داری دل بکنی. از هر آنچه که تو را وابسته کرده است.

دل بکنی و بروی به جایی دور، به دور از دروغ، ریا، خودپسندی، خیانت، تلاش برای کسب دنیا.

آری. گاهی که دیگر حالت به هم می خورد از همه اینها باید بگذاری و بروی.

قُلْ سِیرُواْ فِی الأَرْضِ ثُمَّ انظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِین.

این آیه آمده بود.

حس می کنم امروز که دوست دارم دل بکنم در همین نزدیکی است که دلم برای شهرم، بودن کنار دوستانم و همکارانم تنگ می شود.

به هر حال آدم است دیگر، دم دمی است.

ولی سفر مقدمه ای است برای تفکر و تغییر.

برای رسیدن به حالی خوب.

یاد حول حالنا الی احسن الحال می افتم.

خدایا حال همه مان را خووب کن .

27/3/92-11:35

  • احسان کوزه ساززاده

او دیگر هیچ گاه نخواست که پیشاهنگ باشد.

احسان کوزه ساززاده | شنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۲، ۰۲:۱۹ ب.ظ

پیشکش به جوانان هلال احمری:

جوانان هلال احمر تنها پیشاهنگ نیستند!

او پیشاهنگ نبود ولی پیشاهنگان را دوست داشت.

در روزهایی که به دلیل شغل جدیدم زمان کمتری را برای بودن در کنار جوانان پر شور و پاک دل هلال احمری دارم هر از چندگاهی تنها نگاهی به ماه نوی مان (1) می اندازم و از فرط خستگی یا استراحت می کنم  و یا مشغول به انجام کارهای مهم تر می شوم.

                     

شنیدن درد دل های یک جوان هلال احمری باعث شد به یک مسئله سطحی بنگرم و با این اوضاع بتوانم وطیفه خویش را انجام دهم و چند خطی را برای آن بنگارم!

حال چرا می گویم سطحی، به این دلیل است که عقیده دارم اعضای هلال احمر از روح و جان همه یکی هستند و برای یک هدف مشترک به دسته های مختلف برای پوشش همه جانبه وظایف و اهداف سازمان جوانان هلال احمر جمع شده اند.

و اما:

اطلاعیه شماره یک، دستورالعمل شماره دو، دوره آموزشی شماره سه و اردوی شماره چهار و ...

خوشحال می شود که در این بحبحه نبود بودجه و پول آن ها سفر می روند!

خوشحال است که در نبود بودجه و پول آن ها آموزش می بینند!

خوشحال است که در نبود بودجه و پول آنها برنامه دارند!

خوشحال است که در نبود بودجه و پول آن ها امیدواری دارند!

خوشحال است که در نبود بودجه و پول آن ها...!

این ها را نمی گفت که بگوید  چرا آنها می روند و دیگران نمی روند!

نمی گفت که بگوید چرا آنها آموزش می بینند!

می گفت که بگوید همه را باید یکی دید!

می گفت که بگوید اگر آموزش هست برای همه باشد!

اگر اردویی هست برای همه باشد!

اگر برنامه ای هست برای همه باشد!

می گفت که بگوید جوانان هلال احمری تنها دوستان عزیز پیشاهنگش نیستند و باید برای همه آن ها در همه مواقع برنامه داشت!

می گفت که بگوید پیشرفت باید همه جانبه و در همه سطوح و یکسان باشد تا جایی مرفح تر و جایی با فقر برنامه و امکانات نباشد!

حال می بینم که شاید دغدغه او هم درست بود، پیشاهنگ و دانشجو و روستایی و آزاد و طلاب همه یکی هستند، همه آنها یکی از اعضای سازمان جوانان هلال احمر جمهوری اسلامی ایران هستند.


                         

او آموزش و امکانات رفاهی را فرد محور و برای جوان هلال احمری می خواست نه سازمان محور و برای گروهی خاص!

امروز او و شاید هم قطاران او خوشحالند و می بالند که تنها یک جوان هلال احمری هستند!

تنها یک جوان هلال احمری، مانند دیگر جوانان هلال احمری که اکنون در روستایی دور افتاده هر روز و شب در فکر کمک و امداد به مردمان شان هستند.

جوانی که شاید در این نبود هیچ چیز، برای او هم هیچ چیز نبود جز دستان خالی و افکاری نو و قلبی بزرگ.

قلبی بزرگ به پهنای بلند آسمانی بزرگ و آبی رنگ.

او پیشاهنگ نبود، او در امداد و پیشاهنگی و جوانان و دانشجویی و داوطلبان و چه و چه وچه هم زمان عضو نبود!

او دیگر هیچ گاه نمی خواست که پیشاهنگ باشد.

پس بگذارید همه بدانند که او و خیلی های دیگر،  تنها یک جوان هلال احمری هستند.

قدرشان را بدانیم.

بیایید همه چیز را با هم و برای هم بخواهیم!


پی نوشت:

1-     ماه نو: شبکه اجتماعی سازمان جوانان هلال احمر جمهوری اسلامی ایران


  • احسان کوزه ساززاده