بهار آمد و تو نیامدی...
سال 91 هم نقطه انتهای خویش رسید.
به قلم احسان کوزه ساززاده| هر بهار نوید امیدواری است، امید به آنکه پس از هر زمستانی و در اوج ناامیدی دریچه ای از امید هنوز گشوده است و پایان هر شب سیه سفید است.
سفید چون قلب پاک امدادگران هلال احمری
سفید همچون نیت های خالصانه اعضای جمعیت هلال احمر
سفید چون موهایی که در آسیاب دنیا سپید نشده اند
سفید چون عمری پاک...
و چه زیباست امسال که با نام زهرای مرضیه آغاز شده است با ظهور مهدی فاطمه مقارن باشد که بهار در بهار می شود و معنای واقعی بهار را آنجا لمس خواهیم کرد.
بهاری واقعی، بهار شکوفا شدن انسانیت ها، بهار مهربانی، بهاری که در آن دوستی، صلح، صفا، عشق به مردم، محبت و دیگر خصایص نیک جای نامهربانی ها را خواهد گرفت...
خوش به حال آنانی که هر چه دارند را در دست گرفته اند تا برای آنانی که ندارند هزینه کنند؛ محبت ها در دست، جان ها بر کف و می دانند که در این دنیا جز نام نیک از آنان باقی نخواهند ماند.
آنان قلب بزرگی دارند، قلب هایی بزرگ با روح هایی متعالی در کالبد بدن.
همچون جوانان، امدادگران و داوطلبان جمعیت هلال احمر.
سلام؛ آقای کوزساز خسته نباشید،مطالبتون عالی بود امیدوارم مثل همشه موفق و سربلند باشید.